ویاناویانا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

ویانا و ایلیا

دوقلوهای کلاس اولی

1395/10/11 9:54
نویسنده : ملیکا
585 بازدید
اشتراک گذاری

ویانا و ایلیای مامان در روز چهارشنبه 1395/06/31 پا به دنیای جدید مدرسه

گذاشتند و در جشن شکوفه ها که بمناسبت ورود کلاس اولی ها به مدرسه

است شرکت کردند و این روز را با همکلاسی های جدیدشان جشن گرفتند.

ویانای مامان به دبستان هیات امنایی سلمه و ایلیای مامان پا به دبستان هیات امنایی شهید بهشتی

گذاشتند.   ((مامان جونم به کلاس اول خوش آمدید))

صبح روز چهارشنبه که روز بعد از تعطیلی عید غدیر خم بود ما بچه ها را ساعت 6.5 از خواب بیدار کردیم

و بعد از خوردن صبحانه و رد کردن آنها از زیر قرآن به کمک مامانی فرشته که بقول مامانی خود قرآن انشالله

همیشه پشت و پناهشان باشد ،من و بابا وحید و مامانی فرشته بهمراه ویانا و ایلیا راهی مدرسه شدیم.

اول به دبستان شهید بهشتی رفتیم چون خانم کوهستای فرموده بودند ساعت 7.5 آنجا باشیم و بعد به

دبستان سلمه رفتیم چون خانم گودرزی فرموده بودند ساعت 9 آنجا باشیم که خدا رو شکر با توجه به

نگرانی های من با وجود 2 تا کلاس اولی داشتند برنامه خوب شد چون ما همگی حتی با ویانا اول به دبستان

ایلیا رفتیم و بعد از برگزاری برنامه های اصلی ایلیا ،همگی به دبستان ویانا رفتیم و بعد از برگزاری برنامه های

اصلی ویانا دیگه من و بابا وحید یه پامون مدرسه ایلیا و یه پامون مدرسه ویانا بود که هیچکدام تنها نمانند.

خدا رو شکر مامان ملیکا شرمنده دوقلوها در اولین روز مدرسه نشد چون از روزهای قبل هر چی به ویانا یا

ایلیا می گفتم اگر مامان به مدرسه یکی از شما نرسید بابا یا مامانی حتما جای من است هیچکدام قبول

نمی کردند و همش هر دو می گفتند مامان باید مدرسه من بیاد که خدا  به دل من نگاه کرد و ساعتها طوری

تنظیم شد که من بموقع به هر دو مدرسه برسم.

در جشن شکوفه ها با توجه به هماهنگی هایی که از قبل با سرکار خانم کوهستانی و سرکار خانم گودرزی

(معلمهای پرورشی) برای تلاوت قرآن مجید و خواندن شعر شده بود ویانا و ایلیای من با تلاوت کردن

قرآن درخشیدند و مامان و بابا و مامانی فرشته به آنها افتخار کردیم ،من و بابا وحید این درخشندگی

را مدیون زحمات بی دریغ مادرم هستیم حتی معلمهای آنها هم از تلاوت زیبای دوقلوها در سن 6سالگی

شگفت زده شدند و از مامانی دوقلوها تشکر کردند.

من و همسرم به وجود مادر نازنینم افتخار می کنیم که با حضورشان کنار بچه ها در دوران کودکی فقط

کمک به نگهداری آنها نکرده بودند بلکه در تربیت آنها نقش مهمی داشتند یک از کارهای مهمی که مامان

جونم برای بچه ها انجام دادند همین یاد دادن قرآن آن هم با صوت به دوقلوها بوده است.

هر دوی آنها سوره مبارکه ضحی را تلاوت کردند و قبل از آن شعری در مورد قرآن (قرآن که پیام آسمانیست

روشنگر راه زندگانیست ........) و بعد از آن هم شعری در مورد خوش آمد گویی به مامان و باباها(مامان بابا

خوش آمدید به جشن ما خوش آمدید........) خواندند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)