ویاناویانا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

ویانا و ایلیا

عمه شدن مامان ملیکا

1392/12/28 15:49
نویسنده : ملیکا
979 بازدید
اشتراک گذاری

 

15 روز پیش ما از طریق خاله مونا متوجه شدیم رعنای ما یعنی خانم دایی دوقلوها باردار است

وای نمیدونید چه حالی ما داشتیم خاله مونا که خودش از رعنا جان آزمایش گرفته بود بعد از

مثبت شدن جواب ،همینطوری که اشک خوشحالی می ریخته به عمو مجتبی گفته تبریک

میگم شوهر عمه شدی مجتبی جان هم همینطور ماتش برده بوده و داشته فکر میکرده یعنی

چی شوهر عمه شدی خلاصه اول به رعنا جون نگفتند و یکبار دیگه به بهانه اینکه آزمایشت

خراب شده دوباره خاله مونا از رعنا جان خون گرفته و باز هم جواب مثبت بوده و بعد به رعنا

خبر مامان شدنش را میده این عمه مونا و بعد با هم از خوشحالی کلی گریه می کنند و به

درخواست رعنا قرار شد به علی شب جلوی همه خبر بابا شدنش داده شود و بعد به مامانی

فرشته و من خبر دادند من که وقتی شنیدم به وحید جان دهنوی که داخل جلسه بود زنگ

زدم و گفتم میشه یک لحظه از جلسه بیایی بیرون و بعد از اینکه اومد و چشمهای پر از اشک

و قیافه خوشحال منو دید خودش فهمید و گفت مبارک عمه شدی و یه چیزی هم برای خنده

گفت بعد من از خوشحالی به بچه های شرکت بستنی دادم و شب هم قیافه علی و بابایی

محمد بعد از شنیدن خبر بابا شدن علی دیدن داشت علی همان موقع سجده شکر بجا آورد

ایلیا و ویانا هم تا دیروز فکر میکردند مامان ملیکا داره نوزاد میاره همه جا را پر کرده بودند که

مامان ملیکا ما نوزاد دو تا داره میاره یکهفته بعد هم رعنا جان رفت سونوگرافی و صدای قلب

جنین را شنیدند که همگی خدا را شکر کردیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)