ویانا در 2 سال و سه ماهگی
جملات ویانا وقتی داره کم کم بزرگ میشه
مرسی مامان تمنا میکنم
مامان جون رو انگشتم درخت درست کردم
خودش میخواند :{عشق من کیه ایانا(نانا به ایانا تبدیل شده یعنی ویانا)
قربونش بشم اللهی فداش بشم اللهی} و با دست به سینه اش میزند
مامان اشکال نداره بهش بده
لباسم خوبِ اشکالی نداره
وضو بگیرم دست و صورتم را بشورم مسواک بزنم
من میرم مهد شما برو سر کار بعد بیا دنبالم با مامانی بریم بیرون
برام مداد رنگی بخر پاستیل و آدامس بخر
مامان دُم گوشیهام را میخواهی ببندی
مامان امروز میخواهی دُم اسبی برام ببندی
من هم پیاده بشم میخوام خرید کنم
دوستت دارم و با دست برای مربیش بوس میفرسته
عادله جون دست شما درد نکنه
بابا ببین به صورتم پنکک زدم
مامان کجا بریم اول بریم پارک من تاب سوار بشم
مامان سیر شدم دیگه میل ندارم