ویاناویانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

ویانا و ایلیا

از تاپ افتادن ویانا

1390/5/19 13:27
نویسنده : ملیکا
919 بازدید
اشتراک گذاری

ویانا کوچولوی مامان بعد از ظهر پنجشنبه هفته پیش یعنی 90/05/13 موقعی که سوار تاپ بود و

با خوشحالی تاپ تاپ می گفت ناگهان از روی تاپ از پشت برگشت من و باباش و خاله موناش

سراسیمه به سویش دویدیم و ویانا فقط گریه می کرد وقتی دخترم را بغل کردم فهمیدم دست

راستش درد می کند خواستیم لیاسش را عوض کنیم ببریمش دکتر که دیدیم از درد زیاد می ترسه

لباسش را در بیاریم و چون روی لباسش استفراغ کرده بود مجبور شدیم لباسش را قیچی کنیم و

از تنش در بیاریم و بعد رفتیم بیمارستان دی به دکتر کشیک جراح شب نشان دادیم گفت عکس

بگیرید و وقتی عکس را دید گفت مشکلی ندارد فقط ماساژ بدهید شب رفتیم خونه مامانی و روی

دست ویانا تخم مرغ انداخت و بست ولی شنبه دیدم ویانا بهتر نشد و به عکسش شک کردیم

یکشنبه خاله موناش عکس ویانا را برد بیمارستان خودش و به دکترها نشان داد و گفتند استخوان

ترقوه ترک خوردگی دارد خلاصه ما خیلی ناراحت شدیم خدا میداند به ما چه گذشت بعد ما ویانا

را بردیم پیش دکتر خودش خانم دکتر محققی که فوق العاده دکتر خوبی است و ایشان تایید کرد

که ترک دارد ولی نیازی به گچ گرفتن نیست خودش جوش می خورد خانم دکتر خیالم را راحت کرد

من و مامانیش هم که نذر کرده بودیم که ایشالله دستش زیر گچ نره خدا را شکر کردیم

امروز هم برای اطمینان بیشتر از آقای دکتر توکلی که متخصص ارتوپدی کودکان است با کمک خانم

بابایی که از روز بارداری تا به امروز همش بهشون زحمت دادیم وقت گرفتیم امیدوارم ایشان هم به

ما بگویند مشکل خاصی وجود ندارد

خلاصه روزگاری به ما گذشت آقا ایلیا هم از اینکه خواهرش گریه میکرد ناراحت بود

niniweblog.com

ما رفتیم خدمت آقای دکتر توکلی و ایشان هم گفته های خانم دکتر محققی را تایید کردند

و سفارش کردند مواظبش باشیم تا جوش بخورد

خدایا به خاطر لطف و رحمتت شکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آوا
18 مرداد 90 13:09
سلام دوست عزیز. آخرین وبلاگ های بروز شده رو نگاه می کردم و به وبلاگ شما هم اومدم. بهت تبریک می گم وبلاگ قشنگی داری. ولی ی چیزی که متوجه شدم بچه های شما دوقلو هستن. خیلی بانمکه. خدا حفظوش کنه. اما چرا فقط برای ویانا جون وبلاگ ساختی. کاشکی یا برای هر دوشون می ساختی یا اینکه همین رو مختص یک نفرشون نمی کردی. مطمئنم ایلیا جون که بزرگتر بشه و اینرو بفهمه خیلی توی روحیه اش تأثیر میزاره. ببخشید که دخالت کردم ولی دلم به حال ایلیا جون سوخت. امیدوارم بتونی عدالت رو در مورد دوقلوهات برقرار کنی. موفق باشی

سلام
من هیچ وقت بین بچه هام فرق نذاشته و نمی گذارم
شما لطف کنید به ویلاگ ایلیا که به نام ایلیا و ویانا است هم سر بزنید آنوقت متوجه اشتباهتان
می شویدهیچ وقت زود به قاضی نروید

مامان آنیتا
18 مرداد 90 14:42



متشکرم به وبلاگ داداشش هم که به نام ایلیا و ویانا است هم سر بزنید
وانیا
2 آبان 90 10:28
خوشگلم میدونم که با تلاشهای مامان و بابا و انرژی مثبتی که داداشی به شما داده و تلاشهای خاله مونا دست شما خیلی خیلی زود خوب شده گلم

تو و داداشی پسر منو هم(دانیال)را به دوستی بپذیرید


مرسی
باکمال میل