لغات جدید ویانا
سلام خانم طلا (تغییرات ویانا در فاصله ٢٠ ماهگی تا ٢١ ماهگی)
دیگه کلی کلمه بلد شدی و به زبان خودت با کلماتی که بلد هستی
جمله میگی و برای خودت صحبت میکنی و وقتی از شما سئوال میکنیم
برامون تعریف میکنی مثلا میگی مامان پاچو یعنی مامان پاشو
من هم دارم سعی میکنم با بازی فکری بَن بِن بُن که برای شما و داداشت
خریدیم هم دامنه لغاتتان را بیشتر کنم و هم دیکته لغات را بهتان آموزش دهم
البته خیلی از این کلمات را در کتابهایی که برایتان خریدیم دیدین و بلد هستید
ولی اینطوری با طرز نوشتن آنها هم آشنا میشوید و کلمات بیشتری یاد میگیرید
جدیدا میگی : آلو - جارو - بچه - گل - پا - دست - مامانی - ماماجون - باباجون
آش - آقا - زرد - آبی - بده
به رنگ قرمز میگی اِمِز و اکثر رنگها را تشخیص میدهی
به ماشین میگی مایین به دختر میگی دُتر
به گردو میگی قردو
جمله جدید : مامان پتو من
قبلا که بازی حلقه ها میکردی آنها را جابجا میگذاشتی ولی الان هم
حلقه ها رادرست میگذاری و هم رنگهاشون را تشخیص می دهی
با لِگُو هاتون هم که بازی میکنی دیگه آنها را براحتی روی هم سوار
میکنی و می توانی ماشین درست میکنی
ویانا جون من زیاد اهل تلفن نیست و تا الان فقط با مامانیش تلفنی صحبت
می کرد ولی تازگی با بابایش هم خیلی تلفنی صحبت میکنه پریروز وقتی
با بابایی صحبت میکردی کلی براش درد دل میکردی و میگفتی مونا تاپ تاپ
روی یکی از کارتهای بَن بِِِِِِن بُن که با شما و داداشت کار میکنم عکس یک
پسر است وقتی میگم این چی؟ میگی بچه ،چون نازه معنی بچه را بلد شدی
شعر یه توپ دارم قلقلی را شما و ایلیا جدیدا خیلی جالب میخونید
ما یه قسمتش را میگیم بقیه اش را شما میگید مثلا : یه توپ دارم
میگی قل قلی ، سرخ و سفید میگی آبی
میزنم زمین میگی هوا ،نمی دونی تا دستهات را بالا میاری
من این توپ را میگی نداشم ، مشقهام با دستت رو اون دستت مینویسی
بعد میگی بابا عید داد
جدیدا وقتی خوابت میاد شروع میکنی به گریه و غرغر کردن و بهانه
خاله مونا را میاری و میگی مونا ، پتو و میایی من را صدا میزنی و
میگی ماماجون بغل و دوباره تکرار میکنی در واقع نشان میدهی
که کلی بزرگ شدی و معنی بهانه گرفتن را می فهمی
اینم از این دختر بلا