ویاناویانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ویانا و ایلیا

یک حرکت جالب

1390/11/29 11:19
نویسنده : ملیکا
1,225 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب وقتی داشتیم از خانه بابایی و مامانی به خانه خودمان

برمی گشتیم یکدفعه ویانا در ماشین شروع کرد خودش شعر

علی کوچولو را پیوسته و کامل خواندن میگفت :

علی کوچولو یک مرد کوچک تنها نشسته گریه میکنه و دوباره از اول

که همین باعث خوشحالی من و باباش شد چون تا حالا اصلا این

شعر را نمیخواند و بقیه شعرها را هم نصفه نصفه میخواند

********

ویانا شعرهایی را که بابایی برای من در بچگی میخواند را دوست دارد

چون الان داییش همان شعرها را برایش میخواند و ویانا کیف میکند و

همش میگه دایی جون دوباره بخون و باهاش می رقصد این شعرها:

دختری را دوستش دارم کلاس درس

دلم زتن نازی اون دیونه گشته

غروب که از مدرسه میاد به خونه

به جای درس و مشقش آواز میخونه

یه دختر قشنگه موهاش طلایی رنگه

چشم نخوره اللهی ورپریده زرنگه

نوشته اسم منو به روی انگشترش

تمام حرفهامونو گفته واسه مادرش

یه دختر قشنگه موهاش طلایی رنگه

چشم نخوره اللهی ورپریده زرنگه

و شعر

دختر خوب و نازم به خوشگلیت مینازم

وقتی نگات میکنم به قد و بالات مینازم

دخترم دخترم هر چی بخوای میخرم

از طلا و نقره هر چی بخوای میخرم

و دختر میگه

پیرهنم کهنه باشه از تو طلا نمیخوام

جای مامان خوبم درد وبلا نمیخوام

پدرجون پدرجون بایک سبد پرازگل بریم پیش مامانجون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

علی
27 مرداد 95 16:46
سلام. الان نزدیک ۵ سال هست که از نوشتن این بلاگتون میگذره و من خوشالم که پیداش کردم چون جواب یکی از سوال هایی که همیشه داشتم پیدا کردم اونم این شعر دختری رو دوسش دارم کلاس درس هست. خوشال میشم اگه آهنگ یا چیزی اگه دارید ازش به من هم بدید متشکرم (: