پیدا نشدن پرستار
الان یک ماه است که پرستار قبلی رفته و هنوز یه پرستار خوب
جدید پیدا نکرده ام که به مامانی در نگهداری بچه ها کمک کند
فعلآ خاله زهرام به مامانی کمک می دهد
دیشب مادربزرگ و عمه آمده بودند پیش ما و من از آنها خواستم
فردا پیش بچه ها بمانند تا مامانی بتونه یه خورده به خانه خودش برسه
الان آنها پیش دوقلوها هستند و من نگرانم که بچه ها زیاد بی تابی نکنند
امیدوارم به زودی یه پرستار خوب بتوانم پیدا کنم که بچه ها مخصوصا ویانا
باهاش کنار بیایند هر چند که مامانم هست ولی ویانا با هر کسی کنار نمیاد
این روزها که خاله میاد خانه ما ویانا خوشحال است
امیدوارم امروز هم که مادربزرگ و عمه هستند ویانا زیاد گریه نکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی